سه گانی حسرت

1

فرات با آنهمه آب
تا ابد تشنه خواهد ماند!
تشنه ي لبيك با لب حسين...

2

چه تفاوت بي رحمي
خون از ناي چكيد
وقتي تير جاي شير را گرفت!

سه گانی حسرت...

1گلمپا به باغچه که می گذاریگمت می کنم!2این چه سرقتی ستکه از مننگاهت را می دزدی!؟3بالا برویپائین بیائیمی خواهمت طلا!4نگاهتبس که سنگین بوددلم را شکست...5باید بی ارزش بودگندم طلا شدداس مرگ بر گردنش نشست!6نه نمک دارند که نمک گیر شوینه فلفل که بسوزی!شعر هایم را بخوان...7ماهی قرمز ِ درون تنگآرزوی رهایی داردکنار حوض!8گفتی بمانماندمولی رفتی!9می گویند:"بالاتر از سیاهی رنگی نیست"اینهمه سیاهی را مدیون تو ام!10می گویم:بخندمی خندی به ریشم! سه گانی حسرت...ادامه مطلب

1میدانیهوای ابری و دل پرمنتظر تلنگرند تا بارانی بگیرد بی امان...2باز هم قاصدکبر شانه ات نشست بی هیچ پیغامی!چشم بر جاده میدوزی شاید... سه گانی حسرت...ادامه مطلب

1از چشمهای تو افتادم بر سر غمچون سیبی از درخت بر سر نیوتن!یک نفر راز این "دافعه" را کشف کند...2کفشهایم از خستگی سرشارندپاهایم را در می آورماستراحت کنند...3مواظب خودت باشیک تار موی توشاهرگ من است!4چهارپاره هایم را بخوانتا بدانیقلبم چندپاره شده است...5قاب خاطراتم رابا میخ عشقبر دیوار قلبت بکوب!می ترسم از کابوس فراموشی...6عشق راگدایی می کنم از آلبوم عکسوقتی که نیستی7رنگ از رخ شب پریدوقتی که خروسسربلندی آفتاب را بشارت داد!8ای کاش"ای کاش" میمردتا همه ی آرزوها دست یافتنی می شدند...9پائیز حریف رنگ سبزم نیستمی دانم عاقبتضربه های تبر شکستم خواهد داد10هیچ کس انتظار مر سه گانی حسرت...ادامه مطلب

★ ☆ ① زخم هايم سربازند و من درد مي كشم از خدمتشان... ★ ☆ ② در اتاق سرد تنهائي كنار شومينه تنها ياد تو گرمم مي كند! ★ ☆③هر بارآه می کشمبوم دلم می سوزد!★ ☆ ④اين است حكايت عشق چشم هايت كه مي بارد گونه هايم خيس مي شود!★ ☆(5)اینقدر زیر و رویم نکنواللهریگی به کفشم نیست!★ ☆(6)روز به روز برایم گرانتر می شوینمی دانم ارزش دل من پائین استیا تورم عشق بالا!★ ☆(7)بر من که می تابیچشمانم پر از اشک می شودخورشید من!★ ☆(8)وقتی که لگدمال می شود!چه فرقی می کند فرش اصفهان ، تبریز ، یا دلم!در زیر پای تو؟★ ☆(9)اشکم رقصیددر جشن رقیبمو هلهله ی شادی تو!★ ☆(10)"عشق"الاکلنگی ست که  " سه گانی حسرت...ادامه مطلب